چگونه مهارت شطرنجي خود را افزايش دهيد ؟

همانند بسياري از بازيکنان درجه 2 شطرنج ، اغلب متعجب
بودم که چطور مي توان بهتر شد و بازيکنان بزرگ چه چيزي دارند که من ندارم .
پاسخ به اين سوال ها معمولا بر ضرورت تمرين وبررسي بازي تاکيد دارد ولي
متاسفانه اين نصيحت مبهم و اغلب بي فايده است . من دقيقيا چه چيز را بايد
مطالعه کنم و چطور مي توانم بدون تکرار دوباره همان اشتباهات تمرين کنم . ؟
آموزش
رسمي اگر قادر به انجام آن باشيد خوب است ولي حتي حرفه اي ها هم هميشه
موافق مناسب بودن تمرين هاي آخر بازي براي به اتمام رساندن بازي و يا انجام
بازي برق آسا براي مديريت زمان در تنگي وقت ، نمي باشند . در اين مقاله ،
قصد داريم تا روش متفاوتي را ارائه کنيم . چرا به همان روشي که استادان و
استاد بزرگان شطرنج فکر مي کنند ، مطالعه نکنيم و سپس اين دانش را براي جهت
دادن به مطالعات خود مورد استفاده قرار ندهيم ؟ آنچه در ادامه متن مي آيد
مرور کوتاه تحقيقي است که در مورد شطرنج و ادراک است که همراه با مجموعه اي
از توصيه ها براي بهبود بازي صورت گرفته است .
يک
فرضيه که براي ساليان متمادي هواداران زيادي دارد ، اين است که بازيکنان
قدرتمند شطرنج ،هوش و يا حافظه استثنائي دارند. اين عقيده نزد شطرنج بازان
داراي درجه بالا ( ريتينگ بالا ) کاملا مورد قبول است ولي براي مردم عادي
نا اميد کننده است . خوشبختانه ، دلايل نسبتا کمي وجود دارد تا اين فرضييه
را مورد تاييد قرار دهد . در حقيقت ، اکثر پژوهشگران ارتباط ناچيزي بين
ميزان IQ و درجه بين المللي رسمي يافته اند . از سوي ديگر، به نظرمي رسد که
بسياري از استادبزرگان حافظه فوق العاده اي دارند . آنها بازي هاي بسياري
را که سال ها پيش بازي کرده اند ، حرکت به حرکت به ياد مي آورند و وقتي به
آنها يک وضعيت جديد را نشان مي دهند ، مي توانند آن را با کمترين اشتباه بر
روي صفحه شطرنج دوباره بچينند . با اين حال ، نکته جالب توجه در اين است
که انجام اين شاهکار زماني امکان پذير است که وضعيت مورد نظر برگرفته از
بازي واقعي باشد . وقتي وضعيت تصادفي است ، استاد تنها مي تواند مثل يک
آماتور عمل کند . به نظر نمي رسد که هوش و حافظه به تنهايي بازيکنان شطرنج
شطرنج را از عادي متمايز کند .
ديگر
فرضيه اين است که استادان شطرنج قدرت شگفت انگيزي در تجسم دارند . و مي
توانند حرکات بسياري را از قبل پيش بيني کنند تا ببيند صفحه شطرنج درادامه
بازي به چه شکل در مي آيد . در حقيقت ، بازيکنان شطرنج وضعيت هاي آينده را
به معني تجسم ذهني جزء به جزء ، تجسم نمي کنند . همانند اين که تصويري از
صفحه مورد نظر را در ذهن خود داشته باشد . اما قادر به محاسبه يک سري از
حرکات طولاني هستند . برنامه هاي رايانه اي شطرنج نظير ديپ بلو و اکنون
فريتز قدرت خود را مديون توانايي همواره رو به رشد محاسبه و تحليل وضعيت
هاي آينده هستند . آيا مي توانيم مهارت استاد بزرگان را با توانا يي
محاسبات آينده توجيه کنيم ؟ شايد تا اندازه اي ، ولي اغلب بازيکنان آماتور
را به تعجب وا مي دارد که چطور تعدا د کمي از استادان شطرنج در بسياري از
وضعيت ها محاسبه مي کنند . د رنقل قولي منسوب به کاپابلانکا ، رتي و ساير
استادان ، سوالي پرسيده شد ، چند حرکت را از قبل مي توانيد پيش بيني کنيد ؟
و جواب تعجب برانگيز اين بود که تنها يک حرکت ، حرکت صحيح را . در يک
بررسي کلاسيک توسط دي گروت در دانشگاه آمستردام ، يافته ها حاکي از اين بود
که استادان نمي توانند نسبت به بازيکنان ضعيف عميق تر محاسبه کنند و اغلب
اندکي بيشتر واريانت ها را مورد محاسبه قرار مي دهند . با اين وجود ، آنها
تقريبا هميشه حرکات برتر را انتخاب مي کنند .
بنابراين ما چگونه توانايي قابل توجه اين استادان شطرنج را توجيه کنيم ؟
حافظه آنها عالي است ولي براي وضعيت هاي شطرنج با معني . آنها توانايي اين
را دارند تا محاسبات طولاني را در ذهن خود ( بويژه در آخر بازي ) انجام
دهند ولي معمولا اين کار را بيش از بازيکنان معمولي انجام نمي دهند .
ديدگاه بسياري از روانشناسان ( براي مثال چيس و سيمون ) اين است که بيشترين
تفاوت در مهارت هاي شطرنج در بازيکنان آماتور و استاد در ناحيه الگو شناسي
است . درست مثل هر شخص داراي گواهينامه رانندگي که مي تواند به يک «
تابلوي ايست » نگاه کرده و به آساني درک کند که اين تابلو به چه معني است ،
بازيکنان شطرنج با مهارت بالا تنها نياز دارند تا يک نگاه کوچک به وضعيت
شطرنج بياندازند تا بطور دقيق به آن دست يابند . آنها مي توانند براي مثال
ايده هاي پوزسيوني شبيه زنجيره هاي پياده اي ، خانه هاي ضعيف و خطوط باز را
همراه با احتمالات تاکتيکي شبيه چنگال اسب را ببينند . الگو هاي مهره ها
مثل وضعيت هاي شاه ضعيف و حمله هاي رخ ، شناخته و ارزيابي شده اند وقتي
بازيکني تصميم مي گيرد چه حرکتي بهتر است .
گاهي استاد بزرگان مي توانند با مديريت سريع زمان ، در 60 ثانيه يک بازي
کامل را با کمترين تاثير در کيفيت بازيشان به اتمام رسانند. يک بررسي توسط «
هربرت سيمون » در دانشگاه « کارنجي ملون» ، 9 بازي همزمان قهرمان سابق
جهان گري کاسپاروف را در مقابل تيمي متشکل از استادان و استاد بزرگان در
اواخر دهه 1980 و اوايل 1990 مورد بررسي قرارداد. بازي همزمان ( سيمولتانه )
آزمايش خوبي از فرضيه « الگو شناسي » را نشان مي دهد چون اگرچه زماني براي
محاسبه وجود دارد ولي در حقيقت وضعيت « نگاه کن و حرکت کن » را تداعي مي
کند . در آن زمان ، درجه بين المللي کاسپاروف 2750 بود و درجه عملکرد او در
اين مسابقات به متوسط سطح 2646 رسيد که حاکي از اين است که حتي در تنگي
شديد زمان ، کاسپاروف قادر به عملکردي در حدود فقط 100 واحد کمتر از قدرت
بازي او در تورنمت هاي عادي بود . اين دليل خوبي است تا ثابت کند « الگو
شناسي » سريع کليد موفقيت او بود .
فقدان « الگو شناسي » دليل اين است که چرا بازيکنان عادی اغلب قرباني شده و
شکست هاي شرم آوري را متحمل مي شوند . اين شکست ها شرم آورند چون بازيکنان
مي دانند باختشان چنان آشکار است که نيازي به توضيح بعدي ندارند . آنها
بسادگي از توجه به خطري که وقتي شاه پشت ديواري از پياده هاست و رخ ها در
کمينند ، غافل مي مانند . در مقايسه ، بازيکن باتجربه بطور خودکار و بدون
محاسبه تهديد را در اين وضعيت ديده و به سادگي از آن مي گريزد . استاد
شطرنج اين وضعيت و بسياري از وضعيت ها را ياد گرفته و مي تواند آنها را به
سرعت تشخيص دهد . ايده ها و الگوهاي ذخيره شده [ در حافظه ] نيز مي تواند
اساس محاسبات فوق العاده استادان شطرنج باشد .روانشناسان درباره اثرات مفيد
تقسيم بندي بر کارکرد حافظه سخن مي گويند و شکي نيست که الگو هاي شناخته
شده اطلاعات بهتر از ناشناخته ها مورد پردازش قرار مي گيرند .
استاد بزرگان درباره اين موضوع عقايد خودشان را دارند و اغلب حداقل به
اصول مهارت شطرنج در کتاب ها و مقاله هاي خود اشاره اي کرده اند . در کتاب «
همانند يک استاد بزرگ فکر کنيد » ، الکساندر کوتوف از « روش محاسبه » دفاع
مي کند و بخش قابل توجهي از کتابش را به بحث اين که چطور با انتخاب و
تحليل ،حرکات انتخابي را محاسبه کنيد ، مي پردازد . در عوض نيمزويچ درکتاب
مشهور خود « روش من » بر قضاوت پوزسيوني و الگوشناسي تاکيد دارد . درکتاب «
بازي ذهني شطرنج » اثر « اندرو سولتيس » در ابتدا از کوتوف حمايت مي کند.
در فصل اول کتاب ، او مدعي است که شطرنج 99 درصد محاسبه است و به همين دليل
است که بازي ذهني است . با اين وجود او در ادامه پيشنهاد مي کند که بيشتر
انواع رايج محاسبه بين استاد بزرگان ديدن دو حرکت آتي است . حتي يک مبتدي
مطلق هم مي تواند دو حرکت آتي را پيش بيني کند پس حقيقتا محاسبه بخودي خود
نيست . نکته در اين است که چگونه يک بازيکن وضعيت را ارزيابي کرده و چه
حرکتي را بايد انتخاب کند .
اگر
بدليل « قدرت الگو شناسي » نباشد ، انسان هيچ گونه بختي در مقابل قدرت
خيره کننده رايانه ها نخواهد داشت . رايانه ها مي توانند تقريبا هميشه
انسان ها را در محاسبه به شرط تعداد حرکات تحليل شده ، شکست دهند ولي آنها
هميشه نمي توانند در بازي از ما پيش افتند . بيشتر رايانه ها ماشين هاي
پردازش گر سريالي هستند که هر عمل را در يک زمان با سرعت و بازدهي بالا
انجام مي دهند . اما ظاهرا شبکه اعصاب مغز انسان ، پردازش هاي همزمان انجام
مي دهد ، که مي تواند از حجم عظيمي از اطلاعات فورا استخراج شود . رايانه
ها از اولين روزهاي پيدايش قادر به ضرب و جمع اعداد سريعتر و دقيقتر از
انسان ها بودند و اکنون درحال پيشرفت به سوي شناخت چهره ها و تصاوير مي
باشند ، کاري که ما به آساني مي توانيم انجام دهيم . مدت هاي زيادي شايع
بود که انسان ها بايد بازي هاي پوزسيوني را در مقابل رايانه ها بکار گيرند و
نه بازي هاي فوق العاده تاکتيکي که محاسبات در آن خيلي نقش دارد و اين امر
نشان از اهميت قدرت ماست .
اگر
« الگو شناسي دقيق و سريع » ، برتري ادراکي لازمي است که استادان را از
آماتورها متمايز مي کند ، آيا مي توانيم اين دانش را براي بهبود مهارتمان
در شطرنج بکار گيريم ؟ پاسخ من « بله کيفي » است . گرچه ما بايد درک کنيم
که اين راز موفقيت به هيچ راه سريع و آساني براي رسيدن به مقام استادي منجر
نمي شود . در حقيقت ، بعضي از روش هاي سنتي که مربيان شطرنج براي ساليان
دراز مورد استفاده قرار مي دهند را مورد تاييد قرار مي دهد . براي مثال ،
اگر شما مي خواهيد درک قوي از اين که چه طور سوار ها حمله و دفاع مي کنند
داشته باشيد را گسترش دهيد ، مطالعه الگو هاي ماتي و آخر بازي هاي پايه روش
مناسبي است . مبتدي ها ، در مورد شروع و وسط بازي اشباع مي باشند و داراي
اطلاعات بيش از نياز خود مي باشند . تقسيم اين وضعيت هاي پيچيده به جزئيات
پايه آنها باعث آسانتر شدن ياد گيري مي گردد . خواننده حرفه اي مي تواند يک
جمله را با يک نگاه درک کند ولي در ابتدا هر شخص بايد حروف الفبا را ياد
گيرد .
در
اين جا يک تمرين ساده را که مي تواند به بهبود توانايي الگو شناسي کمک کند
مي آوريم . يک اسب را بر روي صفحه شطرنج خالي قرار داده و سعي کنيد تمام
خانه هاي مختلفي را که کنترل مي کند ، تجسم کنيد . توجه خود را بر خانه هاي
مورد نظر متمرکز کنيد و واقعا به صفحه براي يک يا دو دقيقه نگاه کنيد .
حال پياده ها را بر روي خانه هايي که تحت حمله مي باشند قرار دهيد و صفحه
را براي يک دقيقه ديگر مورد بررسي قرار دهيد . بعد ازآن ، اسب را به خانه
هاي مختلف برده و تمرين را تکرار کنيد . اين کار همچنين نشان دادن مفيد
اهميت مرکز مي باشد . اين تمرين را مي توان با ساير سوار ها و نيز ترکيب
سوار ها و پياده ها انجام داد . د ر واقع با اين کار مي توان به تمرين چشم
براي ديدن بيشتر الگو هاي اساسي حرکت و حمله کمک کرد . هرچه بيشتر آن را
انجام دهيد بهتر است ولي بهتر است تنها چند دقيقه در روز را صرف آن کنيد و
تنها در هر بار با يک سوار تمرين را انجام دهيد . بررسي هاي روانشناختي
نشان داده است که طولاني کردن تمرين و استفاده از سوار هاي مختلف منجر به
اغتشاشات ذهني شده که براي حافظه مخرب مي باشد .
روشن است که الگو هاي شطرنجي که در حافظه بلند مدت ذخيره شده ، نتيجه
ساعت هاي بي شمار بازي و بررسي مي باشد و جايگزيني براي اين تجربه ها يافت
نمي شود . مي توان انتظار يک منحني يادگيري نمونه را داشت که با پيشرفت
تدريجي زمان به يک ثبات نسبي در مهارت برسيم . در روند صعودي اين منحني
کتاب ها ي ترکيب مي تواند بسيار مفيد باشد . صد ها دياگرام در اين کتاب ها
تکرار ضروري اشکال پوزسيوني و تاکتيکي مهم از بازي هاي واقعي را ارائه مي
کنند . اين کتاب ها توسط مربيان شطرنج بسيار توصييه شده و مي تواند مهمترين
ابزار آموزش براي بازيکنان متوسطه باشند تا الگو شناسي بهتر را شناخته و
ياد گيرند . من مي دانم که قادرم تا در جريان چند ماه به شکل قابل توجهي
درجه ( ريتينگ ) خودم را با مطالعه چندين وضعيت در هر روز بهبود بخشم . بعد
از مدتي الگو هاي تاکتيکي مختلف در ذهن من حک شده و من فورا در جريان بازي
مي توانم آنها را ببينم .
اميدوارم اين مقاله توانسته باشد مقدمه خوبي براي مطالعه درک و مهارت هاي شطرنجي باشد . اکنون برويد و آن الگو ها را تمرين کنيد .
ترجمه و تنظیم : علی قائم مقامی
هیت شطرنج بوشهر
:: موضوعات مرتبط:
چگونه مهارت شطرنجي خود را افزايش دهيد ؟