البته اگر ما چند مهره را تکان دهیم و نیروها را باهم جمع ببندیم می توانیم چند عملکرد را روی صفحه ببینیم .

من دربارۀ شما چیزی نمی دانم ، اما در آن صورت هم ، وقتی من سعی می کنم خودم را از این ایده ها رها نمایم و به صفحۀ شطرنج نگاه کنم می بینم وقتی نوبت حرکت من برسد احساس می کنم یک واقعۀ خاصی در حال رخ دادن است ، اما وقتی  فراموش می کنم که یک بازیکن شطرنج هستم و به صفحۀ شطرنج نگاه می کنم آنگاه انگار صفحۀ شطرنج هیچ چیز نیست به جز یک سری اشکال که از چوبند. همۀ اعمال به وسیلۀ قوانین و قضاوت های درون ذهن ما که در طول سالها به شکل عادت درآمدند خلق می گردد .

برای به حقیقت درآوردن این واقعیت مثل همیشه برخی مسائل را احساس می کنم که این احساس منجر به افکار بیشتری می شود . این موضوع چه چیزی را نشان می دهد ؟

بازی شطرنج نمی تواند به خودی خود انجام شود اما شما می توانید به خودی خود کار انجام دهید . شطرنج برخلاف ذهن شما یک سیستم خود سازمان یافته نیست . ذهن طوری است که می تواند فکر کند و به خودی خود بین مسائل ارتباط به وجود آورد . احساسات هم می توانند مستقل و سريع و اغلب مبهم باشند . اما شطرنج هیچ معناي خاص ، ویژگی و شخصیتی ندارد مگر اینکه ما وارد آن گردیم .پوزيسيون بالا – تا زمانی که ما با دانش اساسي بازی آشنا نباشیم – حتی (( پوزيسيون ))  هم خوانده نمی شود .

اما فقط کایسا می داند که این بازی به صورت تکامل یافته درآمده و میلیونها نفر که به جذابيتش دست یافته اند را اسیر خود نموده است .

من از پوزيسيون بالا الهام گرفته ام و از هر آنچه که آن پوزيسيون در خود دارد ، زیرا این شرایط برای گسترش و بهره وری از ویژگی های انسان فرصت های زیادی به وجود می آورد .

من از قضیه ی مطرح شده در زیر به عنوان رحمت کایسا نام می برم . یک ایده ی اسرار آميز می گوید کایسا هرگاه ببیند طرفین شطرنج شخصیت جدیدی دارند و مهره های شطرنج همگی مانند اجزای زنده ی جدیدی هستند به بازی رونق می دهد . اگر درمان خطاها ، رحمت باشد ، آنگاه رحمت کایسا می تواند این مسأله را برروی صفحه ی شطرنج به ما نشان دهد در آن صورت ما می توانیم حرکت مهره هایمان را به عنوان انعکاسی از خودمان ببينيم . مثل این است که ما بخواهیم یک صورت آرام را در یک حوض آب نگاه کنیم حوضی که تصویر ما به وسیله ی آب آرام درون آن منعکس می شود کایسا به ما نشان می دهد که خطاهایی که ما مرتکب می شویم منبعث در افکار و احساسات ماست و اگر ما افکار و احساسات مان را اصلاح کنیم آنگاه خطاهای روی صفحه ی شطرنج هم اصلاح می گردد بنابراین ما باید خودمان را بهتر بشناسیم و بیشتر شرایط خطاکارانه خود را خودمان تغییر دهیم . در یک مثال جدا ولي مرتبط بااین مساله ملاحظه كنيد که کامپیوترها بازی شطرنج نمی کنند اما شما می کنید . کامپیوتر ها محاسبه می کنند اما شما نمی کنید. دليل عمده اي که کامپیوتر ها در بازيهاي سريع و پوزيسيونهاي پيچيده بسيار قوي هستند این است که کامپیوتر ها سیستم اعصاب و خودآگاهی ندارند .